آسیبهای تحصیل زودهنگام کودکان | از اضطراب بیاستعدادی تا سوءاستفاده از اشتیاق والدین
تاریخ انتشار: ۲۸ شهریور ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۰۴۵۱۲۰
به گزارش همشهری آنلاین، تاریخ تولدهای جعلی از ابتدای رسمی شدن سجل احوال باب بوده و همچنان هم طرفداران خاص خود را دارد. حتما شنیدهاید که در گذشتهای نه چندان دور رسم بود که شناسنامههای دختران را چندسالی زودتر از سال دقیق تولدشان میگرفتند تا آنها را زودتر راهی خانهبخت کنند و شناسنامههای پسرها برای اینکه دیرتر به سربازی اعزام شوند، چند سال دیرتر تاریخ تولدشان را اعلام میکردند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
دهههای گذشته تاریخ تولدهای جعلی کارکردهای دیگری هم پیدا کرده و یکی از مهمترین این کارکردها، تغییر ماه تولد است؛ برای اینکه کودکان اصطلاحا «نیمه اولی» بهحساب بیایند و قبل از ۷سالگی راهی مدرسه شوند. نگاهی به میانگین تولدهای ثبت شده در تابستان و پاییز هر سال و کاهش همیشگی تولدهای ثبت شده در اداره ثبت احوال در مهرماه، گواهی برای این میل والدین به بزرگ شدن هرچه زودتر کودکانشان است.
نیمه اولی یا نیمه دومی بودن بهخودی خود نه مزیت به شمار میرود و نه نقصان. با این حال این مرزبندی قانون ثبتنام در کلاس اول خیلی زود به زندگی خانوادههای ایرانی هم سرایت کرده و باعث خردهجرائمی در بین والدین شده است؛ ثبت تاریخ جعلی برای تولد فرزندان صرفا برای اینکه آنها را به یک سمت از این مرز فرضی هل دهند.
آنچه نیاز به آسیبشناسی دارد، چرایی عجله والدین برای بزرگ شدن هرچه زودتر فرزندانشان و وارد کردن آنها در مسیر رقابتی سمی است، اما اغلب والدین از مشکلاتی که این دستکاری تاریخی میتواند برای فرزندانشان ایجاد کند، بیخبر هستند.
آرام آزادپور، مشاور خانواده و کودک، معلم و مدرس آموزش و پرورش است. او که تجربه سالها تدریس بهعنوان معلم ابتدایی را در کارنامه خود دارد از تجربهاش در زمینه آموزشپذیری کودکان در سنین مختلف میگوید: «پژوهشهای مختلفی در زمینه میزان آموزشپذیری کودکان در سنین مختلف انجام شده است.
طبق همین مطالعات، احتمال مردودی دانشآموزانی که زودتر از سن عادی وارد مدرسه میشوند ۳برابر بیشتر از سایر دانشآموزان است. همچنین از میان کودکانی که بهصورت جهشی برخی از پایهها را طی میکنند، تعداد معدودی واقعا نخبه هستند و توانایی گذراندن آموزشهای فشرده و زودهنگام را دارند و بقیه دانشآموزان معمولا با مشکلات مختلفی در این راه مواجه میشوند.
حتی در زمینه دانشآموزانی که واقعا نخبه هستند هم بهعنوان یک مشاور کودک و یک معلم، چنین چیزی را توصیه نمیکنم. سؤالم از والدین این است که برای چه کاری آنقدر عجله و شتاب دارید که میخواهید فرزندتان یک سال زودتر از دوران تحصیل در مدرسه فارغ شود؟»
آسیبشناسی تحصیل زودهنگاماما درمورد دانشآموزانی که متولد پاییز هستند، والدینشان تاریخ تولد شناسنامهای آنها را ۳،۲ ماه زودتر ثبت میکنند و درواقع با کودکانی همکلاس میشوند که بین ۳ تا ۹ماه از آنها بزرگتر هستند. آزادپور میگوید: «شاید ۳ یا ۴ماه اختلاف سنی در بین کودکان، بهنظر والدین چندان مهم نباشد، اما باید توجه کنیم که این چند ماه در مقایسه با سن ۶ساله آنها، بخش قابلتوجهی از عمرشان را تشکیل میدهد. حتی اگر رشد جسمی این کودکان خوب بهنظر برسد، باید به رشد عاطفی و روانی آنها هم توجه کرد. این کودکان ۳ تا ۹ماه، تجربه زیسته کمتری نسبت به سایر همکلاسیهای خود دارند و برای یادگیری آنچه دیگران میآموزند، باید انرژی بیشتری بگذارند و تلاش بیشتری کنند.»
با وجود این دنیای رقابت خالی از معنایی که در اغلب اقشار جامعه به چشم میخورد، والدین را به سمت و سوی وارد کردن فشار مضاعف به کودکان برای طی کردن هرچه زودتر پایههای تحصیلی سوق میدهد. نکته مهم دیگری که این روانشناس و مشاور کودک و خانواده به آن اشاره میکند، عدمبرقراری ارتباط بین کودکانی است که با وجود ردههای سنی متفاوت، با هم در یک کلاس درس میخوانند.
آزادپور میگوید: «انزوا، عدمبرقراری رابطه دوستی و عدماحساس پذیرش از طرف دیگر دانشآموزان، ازجمله مشکلاتی است که معمولا در این شرایط در کلاسهای درس با آن روبهرو هستیم. این مشکلات در سنین بلوغ و آغاز نوجوانی خود را بیش از پیش نشان میدهد. دانشآموزی را تصور کنید که در کلاس درسی مینشیند که ۶۰ تا ۷۰درصد دانشآموزان آن یا بالغ شدهاند یا در شرف آن هستند، اما این دانشآموز هنوز تا رسیدن به این مرحله از رشد فاصله زیادی دارد؛ این کودکان چطور میتوانند درکی از دنیای هم داشته باشند؟ چطور میتوانند با هم دوست شوند و همدیگر را بپذیرند؟ اینها ازجمله آسیبهایی است که معمولا دانشآموزانی که زودتر از معمول تحصیل را شروع کردهاند، حتی اگر تاریخ تولد شناسنامهایشان نشان دهد که همسن و سال هستند، نمیتوان اختلاف در رشد آنها را نادیده گرفت.»
اضطراب بیاستعدادی!مشاوران و روانشناسان حوزه کودکان هم حفظ طمانینه برای رشد و یادگیری کودکان را توصیه میکنند. نسترن امینی، مشاور و روانشناس کودک درباره تصور نادرست اغلب والدین از تواناییهای فرزندانشان میگوید: «تحقیقات نشان داده میانگین ضریب هوشی ایرانیها بین ۸۵ تا ۸۷ است. با این حال شما به هر والدینی در اطراف خود نگاه کنید معتقد است فرزندش بسیار باهوش است و بیشتر از سن خود میفهمد! درحالیکه لزوما اینطور نیست. والدین بهدلیل احساسات پرشوری که نسبت به فرزندان خود دارند، کارهای معمولی فرزندانشان را بهمثابه یک کشف بزرگ از طرف آنها میدانند و آن را پای نخبه بودن فرزندانشان میگذارند. از طرفی فرهنگ اجتماعی ما معمولی بودن را نمیپسندد و همین مسئله باعث بروز حساسیتهای بیشتری در والدین میشود. فشارهای روانی و استرس این عرف جاافتاده در جامعه بیش از هر چیزی کودکان را تحت فشار قرار میدهد و احساس رضایت و شادکامی آنها از زندگی را متاثر میکند.»
او توصیه مهمی برای والدین دارد: «والدین بهتنهایی نباید برای تحصیل زودهنگام فرزندشان تصمیم بگیرند. درواقع همانطور که گفتم آنها صلاحیت تشخیص این توانایی را در کودک خود ندارند. برای این کار لازم است از متخصصان این حوزه راهنمایی بگیرند. باید هدف خود را از تحصیل زودهنگام کودک مشخص کنند و نسبت به عواقب احتمالی آن آگاهی کامل داشته باشند. از طرفی باید بتوانند بخشی از آنچه این تحصیل زودهنگام از کودکان میگیرد را برای او جبران کنند؛ مثل وقت کافی برای بازی و پیدا کردن دوستانی همسن و همرده با کودکشان.»
فرصت شاد زیستنمعلمهای باتجربه مقاطع ابتدایی که در حوزه مشاوره و روانشناسی هم متخصص باشند، راهنما و مشاوری مناسب در اینباره محسوب میشوند. امیری میگوید: «معلمی که در حوزه شناخت تواناییهای کودکان مهارت دارد، میتواند به والدین در این زمینه کمک کند؛ چراکه این فرد، کودک را بهصورت خاص و تنها نمیبیند. او حداقل در یک سال تحصیلی با ۳۰ تا ۴۰دانشآموز دیگر هم آشناست و میتواند مهارتهای این کودکان را نسبت به یکدیگر بسنجد؛ مثلا میتواند استعداد دانشآموزان را در زمینه ریاضی، هنر، حفظ کردن اشعار و... با هم مقایسه کند. پس جامعه آماری بزرگترین نسبت را با والدین دارد. برای تکمیل مشاورهها هم میتوان سراغ روانشناسان کودک رفت تا تواناییها و ظرفیتهای روحی و روانی کودک را مورد سنجش قرار داد.»
بهگفته او با وجود طی کردن همه این مراحل، باز هم تحصیل زودهنگام کودکان میتواند اقدامی پرریسک باشد. این روانشناس کودکان میگوید: «بیشتر والدینی که روحیه شتابدهندگی در تربیت فرزندشان دارند، افرادی کمالگرا هستند. پذیرش این افراد، مشروط است و تنها زمانی کودک را میپذیرند که موفقیتی بهدست بیاورد. چنین شرایطی، احتمال اینکه باعث کمالگرا شدن فرزندشان شود، بسیار زیاد است. اینکه والدین و فرزندان دائم بهدنبال برنده شدن هستند و احساس میکنند در دنیای رقابتی زندگی میکنند، فرصت شاد زیستن را از آنها و کودکشان میگیرد. از طرف دیگر باعث دور شدن از دیگران میشود و این افراد زندگی رضایتمندانهای نخواهند داشت. این تصمیم ممکن است اثراتی روی کودکان و آینده آنها بگذارد که برای جبران آن، ساعتها و سالها نیاز به رواندرمانی و روانپزشکی داشته باشند، اما بهدلیل فراگیر بودن نسبی در جامعه، برای بسیاری از مردم موضوعی عادی است.»
سوءاستفاده از اشتیاق والدینشوق والدین برای شنیدن از استعدادهای فرزندانشان، باعث شده تا بازار برخی مشاورههای دمدستی با موضوعاتی مثل «استعدادیابی»، «تست آیکیو» «تست مهارتسنجی کودکان» و... بهخصوص در فضای آنلاین داغ باشد و گاهی حتی هزینههای عجیب و غریبی برای نیمساعت مشاوره از والدین دریافت شود. همچنین کودکان در معرض پرسشها و سنجشهایی مداوم و همیشگی قرار بگیرند.
امینی درباره این تستها و مشاورهها میگوید: «تستهای سنجش هوش زیادی در جهان تعریف شده که بسیاری از آنها از اعتبار لازم برخوردار نیستند. از طرفی لزومی به تکرار همیشگی آنها و قرار دادن کودکان در معرض چنین آزمونهایی وجود ندارد.»
او به مهارت آزمونگیرنده در کنار دقیق بودن تستها اشاره میکند و میگوید: «عوامل زیادی در تعیین دقیق و درست بودن تستهای استعدادیابی مؤثر هستند. یکی از مهمترین این عوامل، میزان مهارت فردی است که تست میگیرد. دقت آزمون هم مهم است. بر همین اساس یکی از دقیقترین آزمونهای هوش، تست استنفورد-بینه است.» بهگفته این روانشناس کودکان، مهارتیابی برای کودکان پدیدهای قابل رد نیست، اما سوءاستفادههای مختلف و زیادی از این مسئله میشود و والدین باید قبل از قرار دادن کودکان در معرض این آزمونها و تستها، از مورد اطمینان بودن آنها آگاهی داشته باشند.
امیری میگوید: «هدایت کودک به سمت تواناییها و استعدادهایی که دارد، اتفاق بدی نیست. این موضوع از هدر رفتن وقت و انرژی و هزینههای مختلف جلوگیری میکند، اما باید در شرایط مناسب خود انجام شود تا کودکان را وارد رقابتهای بیدلیل نکند.»
قله نمودار تولدهای ثبتشده هر سال در شهریورماهنمودار تولدهایی که هر سال در ثبت احوال به ثبت میرسد، نشان از شتاب هزاران والدین برای ورود زودهنگام فرزندانشان به مدرسه دارد. بهطور دقیقتر در سال۱۴۰۰ تولدهای ثبتشده در شهریورماه، ۱۴هزار نفر بیشتر از پرتولدترین ماه همان سال یعنی آبانماه است و این یعنی اگر سقف تولدهای واقعی در سال۱۴۰۰ را ۹۸هزار تولد در هر ماه درنظر بگیریم، شهریورماه ناگهان ۱۱۲هزار تولد به ثبت رسیده است که با این عدد اختلاف چشمگیری دارد. از طرفی میانگین تولد ماهانه در سال۱۴۰۰ عددی حدود ۹۲هزارو۵۰۰تولد است که با تولدهای به ثبت رسیده در شهریورماه همین سال، ۲۰هزار تولد اختلاف دارد.
کد خبر 706853 منبع: روزنامه همشهری برچسبها وزارت آموزش و پرورش مدرسه و مدارس دانش آموزمنبع: همشهری آنلاین
کلیدواژه: وزارت آموزش و پرورش مدرسه و مدارس دانش آموز دانش آموزانی تحصیل زودهنگام داشته باشند دانش آموزان توانایی ها تاریخ تولد تست ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.hamshahrionline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «همشهری آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۰۴۵۱۲۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
مصونیت از آسیبهای اجتماعی با ویدئو کتابهای مهارتی برای کودکان
به گزارش خبرنگار فرهنگ و جامعه خبرگزاری علم و فناوری آنا، به تازگی مجموعه ویدئو کتابهای بندانگشتی توسط موسسه شمیم و با همکاری انتشارات دال برای کودکان سه تا هشت سال منتشر شده است.
این مجموعه به موضوعاتی از قبیل مهارت گوشدادن، مهارت نهگفتن، کنترل هیجان، عزت نفس، هوش عاطفی، امیدواری، خوشبینی، مدیریت خشم و حس ارزشمندی میپردازد. مجموعه «ویدئوکتابهای سلامت اجتماعی» مهارتهایی را مورد توجه قرار داده است که منجر به تربیت کودکانی با رشد همهجانبه شده و از آنها در افتادن به دام آسیبهای اجتماعی محافظت میکند.
بخش جالب و قابل توجه کتاب که در کتابهای دیگر نیست این است که مخاطبان میتوانند با اسکن کیوآرکدی که در صفحۀ شناسنامۀ کتاب آمده است، انیمیشن کتابها را نیز در تلفن همراه مشاهده کنند.
این مجموعه که در 9 جلد توسط انتشارات دال منتشر شده و در دسترس علاقمندان قرار گرفته است، اهمیت ویژهای در حوزه آموزش مهارتهای اجتماعی به کودکان دارد و به همین جهت گفتوگویی کوتاه با میلاد چخماقی مسئول آموزش موسسه شمیم داشتیم که در ادامه میخوانید:
اهمیت آموزش مهارتهای مختلف اجتماعی به کودکان این رده سنی چیست؟
در رابطه با جایگاه آموزش برای کودکان و نوجوان از این مقدمه باید شروع کنم که در حوزه پیشگیری متاسفانه به خاطر ناکارآمدی روشهای مختلف در گرایش به بزه در سنین جوانان به بالا و بزرگسالان، عموماً تمرکز به سمت کودک و نوجوان است که دلایل خیلی مختلفی دارد که اینجا جایگاه باز کردن این قضیه نیست ولی مهمترین بحث تأثیر همتایان، تأثیرپذیری از محیط، تأثیر رسانهها و... است.
درباره نوجوانان و قشری که ما به عنوان کودک از آنها نام میبریم این امیدواری وجود دارد که تأثیرپذیری از رویکردهای آموزشی و مهارت افزایی بالاتر باشد و آنها را از آسیبها مصون کند و همین باعث شده که ناشران به سمت تولید کتابهای مهارتی سوق پیدا کنند و این رویکرد، رویکردی جهانی است و در ایران هم سالها است که در حوزههای مختلف من جمله بحث آسیبهای اجتماعی تمرکز به سمت مهارت افزایی و تا حدی دانش افزایی و آگاهی بخشی برود. البته نکته مهم این است که در این حوزه نوجوانان و کودکان با رعایت محدوده و حریمهایی که وجود دارد، باید گام برداشت.
درباره این محدوه و حریمها بیشتر توضیح میدهید؟
یعنی خطوط قرمز آموزش به کودک و نوجوان رعایت شود، زود آموزی و پرآموزی نشود و کتاب از خطوط قرمز عبور نکند. به شکل کلی اهمیت جایگاه این کتابها برای کودکان مشخصاً بحث مهارتها و آگاهی بخشیهایی است و ما متمرکز میشویم روی حوزههایی که به عنوان اصول پایه یا مهارتهای پایه زندگی از آنها میشود نام برد. اما آن چیزی که در حوزه آسیبها مشخصاً جلوگیری از آسیب اعتیاد مد نظر ناشر و موسسه بود، مهارتهای به خصوصی مثل کنترل خشم، عزت نفس، امید به آینده و کمک طلبی و توجه به خود و دیگران و بحث دوست یابی یا انتخاب دوست است که اینها به عنوان مهارت پایه و اولیه مطرح میشوند و خیلی میتوانند برای پیشگیری ازآسیبهایی در آینده کودک و نوجوان کمک کننده باشند.
در کشورهای دیگه این سبک کتابها چه جایگاهی داره؟
همان طور که عرض کردم در ادبیات جهانی این حوزه سالهاست که درباره آن کتاب منتشر میشود و مشخصاً در کشورهای آمریکای شمالی وعموم کشورهای اروپایی به این رویکردها خیلی توجه کردهاند و کشورهایی که با آسیبهایی از جمله مباحث آسیب اجتماعی بیشتر سر و کار داشتهاند، جایگاه و ضرورت این مسئله را بیشتر در نظر گرفته و تولیدات بیشتری داشتهاند.
کتابهای ساده و دوستدار خانواده
نوع چاپ این کتابها متفاوت است، درباره چرایی این گونه چاپ کتابها به شکل آکاردئونی هم توضیح میدهید؟
در رابطه با فرمت یا حالا اصطلاحاً گونه و فرم کتابی هم که ناشر انتخاب کرده است ملاحظات ما این بود که سبک مینیمال و ساده شده وجذابی باشد که اصطلاحاً دوستدار خانواده است؛ به این معنی که کتاب به خاطر محتوایش نیازمند این هست که در خانواده، پدر و مادر یعنی والدین یا برادر و خواهر بزرگتر در کنار کودک باشند که با هم بخوانند و با هم درگیر کتاب شوند. از طرفی فرمت کتاب جذابیتهای بصری و فیزیکی دارد که خود کودک را درگیرکند از طرف دیگر بحث هزینههایی که بار میشد برای قطع کلاسیک مثل خشتی، گالینگور و حالا سبکهای مختلف، ناشر رو به این سمت توجه داد تا برای اینکه بتواند کتابها را کمی بیشتردر بازار و به اصطلاح سبد خرید فرهنگی خانوار قرار بدهد و در این فرمت جدید به عنوان بروشوری و آکاردئونی چاپ کند که با هزینه حداقلی تولید را به دست مخاطب برساند.
ویدئو دار بودن کتابها چه قدر به آموزش این مهارتها به کودکان کمک میکند؟
در رابطه با بحث ویدیو کتاب بودن، شاید این ناشر به عنوان اولین ناشر ویدیو کتاب نباشد و از قبل هم ناشرهای دیگری بودند که سعی کردند درکنار کتاب، سی دی کتاب، یا قبلترها نوار کاست کتاب، ویدیو کتاب و... را هم تولید کنند اما الان خیلی کم کتاب در بازاروجود دارد که به قالب کیو آرکد و به شکل آنلاین و برخط، هم تیزر کتاب هم خود محتوای کتاب را به شکل ویدیو آهنگین ساخته باشد و نریشن روی آن داشته باشد. متاسفانه به خاطر وضعیت بد بازار کتاب و تغییر ماهیت مسئله نشر در ایران و البته به شکل کلی در جهان، استفاده از رسانهها یا چند رسانهها را بسیار زیاد شده و مشخصاً تکنولوژی وی آر آر VRR ناشران را به این سمت برده که بتواند ازاین فرصت استفاده کند و از بستر مدیا بیشترین بهره را ببر k د و جذابیت را به نحو بیشتری به مخاطب منتقل کند. مشخصاً مخاطبان کودک و نوجوانی که ما در نظر داریم این محتوا به آنها منتقل شود، شرایط یکسانی از نظر هوشی ندارند و بهره هوشی متفاوتی دارند و از نظر گیرایی یا به اصطلاح روانشناسی سبکهای یادگیریشان متفاوت است؛ بعضی بصری هستند، بعضی سمعی هستند، بعضی فعال هستند و بعضی در حین رفتارهای پویا میتوانند یادگیری را داشته باشند و اینها باعث شده تا از ظرفیت ویدیو بیشترین بهره را ببریم و در همه این اقشار با همه تفاوتهایی که دارند، تاثیرگذار باشیم. مضافاً اینکه اگر کودکان دارای محدودیتهای فیزیکی و جسمی یا ذهنی را هم لحاظ کنیم، آنها هم میتوانند به وسیله ویدیو کتابها و بهره از یکی از ویژگی آنها یعنی حداقل به شنیداری خام یا تصویری خام تا حدی بهره ببرند و در نتیجه این سبک ویدیو کتاب انتخاب خوبی خواهد بود.
این کتابها چه طور برای ترجمه گزینش شدند؟
در رابطه با بحث گزینش کتاب اولین چیزی که برای ناشر مهم بود وموسسه روی آن تمرکز و توجه ویژه داشت بحث سلامت اجتماعی و مشخصاً آموزشها و دانش افزایی هایی است که به حوزه آسیبهای اجتماعی و مشخصاً بحث اعتیاد توجه دارند تا بتوانیم به مهارت پایه کودکان ارتباط پیدا کند. نکته بعدی بحث سبک و فرم مینیمال و ساده برای کتاب بوده که اصطلاحاً حداقل متن را داشته باشد تا برای جامعه بیشتری از مخاطبان کودک و نوجوان جذاب باشند اصطلاحاً کتابهای تصویری و بدون قصه که حجم متن کمی دارند. این مجموعه کتاب هم جزء این دسته است. نکته بعدی بحث تنوع و جذابیتهای گرافیکی کار هست که از رنگها و قالبهای جذابی استفاده کند و البته خیلی سعی شد تا بتواند مخاطب کودک و نوجوان ایرانی را درگیر کند. البته این نکته را هم باید یادآوری کنم که این عناوینی که گردآوری شده به شکل بسته کتاب است. در بازار کتاب قبلاً تعدادی از این موضوعات بود و توسط ناشران مختلفی ترجمه و توزیع شده بود اما گردآوری یک مجموعه کتاب به شکل بستههای ویدیو کتاب توسط انتشارات دال وموسسه شمیم برای نخستین بار است.
انتهای پیام/